آثار فکر و عمل سیاستمداران بر باورهای عامه آمریکایی ها ؛
نابودگری ترامپ، این بار اعتقادات مردم !
روزنامه واشنگتن پست نوشت: آمریکایی ها پس از مواجه شدن با مسئولان و نگرش های جدید، اعتقادات دیرینه خود را از دست داده اند.
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا وسیما ، این روزنامه آمریکایی در پایگاه اینترنتی خود در تحلیلی به قلم رابرت ساموئلسون نوشت: ما در عصر بی اعتقادی زندگی می کنیم.
بسیاری از نگر شها و عقایدی که پس از جنگ جهانی دوم زیربنای تفکرات آمریکایی ها را تشکیل داده بودند، از بین رفته اند. خلاء فکری و سیاسی بوجود آمده است و در نتیجه شخصیت های جدید (مانند دونالد ترامپ) و نگرش و ایده متفاوت مانند ایده «اولویت با آمریکا» آن را پر می کنند. این نگرشها و مسئولان جدید احتمالا بهتر از قبلی ها نیستند حتی ممکن است بدتر باشند.
تقریبا همه چیز درباره انتخابات آمریکا از پیروزی ترامپ گرفته تا اقدام روسیه در هک کردن رایانه های دموکرات ها و دروغ ها و آبروریزی های ترامپ، اعتقاد و باورهای مردم را به چالش کشیده اند.
به معنای واقعی کلمه، بیان این جمله که اکنون عصر بی اعتقادی است بدین معنا است که میلیون ها آمریکایی دیگر به آنچه روزی اعتقاد داشتند، باور ندارند.
حوزه های انحرافی احتمالی
در سه زمینه ترامپ ممکن است از سیاست های کنونی منحرف شود:
نخستین آن اقتصاد است.
با وجود آن که میزان بیکاری 4/8 درصد است، میزان بهبودی رکود بزرگ سالهای 2007 تا 2009 متوسط بوده است. تعداد مشاغل در ژانویه 145/5 میلیون نفر بود که فقط پنج درصد بیشتر از ژانویه 2008 بوده است. میلیون ها کارگر از کار اخراج شده اند. تولید ناخالص ملی فقط سالانه حدود دو درصد افزایش یافته است. دولت ترامپ معتقد است می تواند آن را به سه درصد یا بیشتر افزایش دهد آن هم با کاهش مالیات، مقررات کمتر و سیاست های تجاری سختگیرانه تر.
دومین موضوع ، نظم جهانی است.
از اواخر دهه چهل، آمریکا امنیت فیزیکی و اقتصادی متحدان خود را از طریق اتحادهایی (مانند ناتو) و توافقات تجاری تامین کرده است. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 موفقیت این راهبرد را نشان داد و این فروپاشی آغاز دوران طولانی صلح و آسایش با مدیریت آمریکا بود. ترامپ نسبت به این نقش جهانی بی توجه است که از نظر وی هزینه های جانی و مالی زیادی را بر دوش آمریکا گذاشته است. او می خواهد توافقات تجاری بیشتر مورد علاقه ما باشد و متحدان ما برای دفاع بیشتر از آنها، پول پرداخت کنند.
سومین موضوع ،رفاه اجتماعی است.
برنامه های ترامپ در این زمینه بسیار مبهم است. وی گفته است از امنیت اجتماعی و خدمات درمانی حفاظت خواهد کرد اما برنامه های دیگر مبارزه با فقر احتمالا متوقف خواهند شد.
ترامپ در زمینه های دیگری نیز سیاست های متفاوتی دارد که دو نمونه مهم آن مهاجرت و تغییر آب و هوا هستند. پیشنهادها، قوانین و پیامدهای این سیاست هامشخص نیست. افراد زیادی هستند که معتقدند برنامه های ترامپ غیرعملی یا نامطلوب هستند.
نویسنده این تحلیل، با اشاره به رابطه آمریکا با کشورهای جهان، درباره عقب نشینی آمریکا از نقش جهانی اش، که ممکن است موجب جهانی با ثبات کمتر، سرکش تر و خطرناک تر شود، ابراز نگرانی کرد وگفت: ضعف آمریکا موجب جسور شدن دیگران به خصوص روسیه خواهد شد. این که آمریکا از متحدانش بخواهد برای دفاع از خود پول بیشتری هزینه کنند خوب است اما درست نیست که این کار را با تهدید به تضعیف اقتصاد آنها و از طریق امتیاز گیری های تجاری انجام شود. ترامپ با شعار «اولویت با آمریکا» منافعی جمعی این کشور را با بسیاری از کشورهای دیگر بویژه با مکزیک کاهش می دهد.
در پایان این تحلیل آمده است: نتیجه غیرمنتظره انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بخشی از وقایع دیگری مانند حملات یازدهم سپتامبر و بحران مالی 2009-2008 است.
این دو اتفاق نیز غیرقابل تصور و در نتیجه غیرمنتظره بودند. اکنون آمریکایی ها که عقاید متعارف و اطمینان بخش خود را از دست داده اند با اتفاقات تعجب برانگیز ومخرب زیادی مواجه هستند. به همین علت است که من این دوران را عصر بی اعتقادی می نامم.