شايد زمانيکه (18ارديبهشت 97) ترامپ با وحشتناک خواندن توافق هسته اي با ايران، خروج از برجام را اعلام کرد تا به زعم خود به توافق بهتري با تهران دست يابد تصور نمي کرد که کارزار فشار حداکثري او عليه ايران با شکست روبرو خواهد شد و الا وارد معرکه اي نمي شد که اکنون مشخص شده اين کارزار بي نتيجه آينده سياسي او را با شکست روبرو و قدرت ايران را افزونتر از پيش کرده است.
ترامپ در کارزار انتخاباتي خود بارها از هزينه هاي بي فايده در خاورميانه و لزوم خروج از اين منطقه سخن گفته بود اما وامداري او به لابي امارات، عربستان، رژيم صهيونيستي و گروهي از مشاوران تندرو مرتبط با اين لابي که در پيروزي او در انتخابات نقش داشته اند سبب شد تا او پس از راهيابي به کاخ سفيد با عدول از شعارهاي خود، بر پايه اطلاعات دريافتي از اين گروه سياست خارجي امريکا را در خصوص غرب آسيا بر مداري تنظيم نمايد که جز شکست براي او بهره اي نداشت.
برنامه هسته اي ايران بر اساس برجام تحت شديدترين نظارت هاي آژانس بين الملي انرژي اتمي قرار داشت و اين آژانس بود که صلح آميز بودن اين برنامه را به عنوان يک مرجع تخصصي و رسمي تائيد مي کرد. اما با اين حال بنيامين نتانياهو نخست وزير رژيم صهيونيستي همواره با ارائه اطلاعات غلط ايران را به مخفي کاري و تلاش براي توليد سلاح هسته اي متهم مي کرد و بر اساس گزارش واشنگتن پست واسطه ای که مذاکرات اولیه با تیم ترامپ را درباره اتخاذ موضعی سختگیرانه تر در برابر ایران سازمان مي داد جرج نادر, یک آمریکایی لبنانی تبار بود که به محمد بن زاید ولیعهد امارات مشورت می داد, یعنی کسی که همراه با محمد بن سلمان, ولیعهد عربستان سعودی, خواستار سیاست سختگیرانه تر آمریکا در برابر تهران بود.
و البته در اين ميان از نقش جان بولتون مشاور فعلي امنيت ملي کاخ سفيد نيز نبايد گذشت که رابطه عميقي با گروهک تروريستي منافقيتن داشت. گروهکي که در کشتار هزاران شهروند ايراني و دادن اطلاعات غلط از برنامه هسته اي ايران نقش محوري داشته است.
حالا بيش از يکسال از خروج ترامپ از برجام گذشته، کارزار فشار حدکثري او عليه تهران و تلاش او براي به صفر رساندن صادرات نفت ايران نه تنها نتيجه اي نداشته بلکه به افزايش تنش در منطقه اي منجر شده است که اهميت حياتي براي امنيت واقتصاد جهاني دارد.
درطول يک ماه ونيم گذشته تحت تاثير اين تنش ها چندين نفتکش در بندر فجيره امارات ودرياي عمان منفجر شده است و هنوز معلوم نيست که چه اتفاقات ديگري خواهد افتاد. تحريم اقتصادي وتهديدهاي نظامي عليه ايران جواب نداده و تهران اعلام کرده است که بر اساس جدول زمانبندي شده از برجام خارج خواهد شد مگر اينکه طرف هاي مقابل به تعهدات خود عمل نمايند.
به نوشته روزنامه واشنگتن پست راهبرد دولت آمریکا این بوده است که فرض کند کشورهای اروپایی ایران را با چرب زبانی ترغیب خواهند کرد به توافق هسته ای پایبند بماند ولو اینکه واشنگتن خودش آن را تکه تکه کرده و تحریم های تنبیهی را برای رسیدن به یک توافق جدید و سختگیرانه تر, احیا کرده باشد. اما ایران از اوایل ماه مه در برابر کارزار "فشار حداکثری" ترامپ حرکت به سوی مقاومت حداکثری را شروع کرده است.
همه اين اتفاقات در حالي رخ داد که پيش از اين جیمز ماتیس وزیر دفاع وقت و متحدان اروپایی با این تصمیم مخالف و بارها در باره خروج از برجام به ترامپ هشدار داده بودند. حالا ترامپ در وضعيتي قرار گرفته که فشار حداکثري او جواب معکوس داده است، بر اساس گزارش بانک جهاني اقتصاد ايران در سال آتي با نرخ مثبت روبرو خواهد شد که اين به معناي عبور از گردنه تحريم ها و حرکت به سمت اقتصادي با توان داخلي و اتکاي کم به نفت خواهد بود.
در صحنه نظامي نيز قدرت روزافزون ايران در توليد تسليحات بازدارنده چون موشک هاي نقطه زن که قادر است تمامي منافع امريکا را در منطقه هدف قرار دهد. حمايت داخلي مردم از نظام و حضور نيروهاي حامي ايران در سراسر غرب آسيا، سبب شده تا ترامپ را از هر گونه محاسبه اشتباه برحذر دارد. او اکنون مجبور است به صداهاي ديگر نيز که از خطر جنگ سخن مي گويند گوش فرا دهد و با واقعيت هايي روبرو شود که از جنگ ايران به عنوان مادر جنگ ها ياد مي کنند. اين صداهاي متفاوت مي گويند که براي جنگ با ايران به اعزام حداقل يک ميليون نظامي امريکايي به منطقه نياز است آن هم در حاليکه باز هم نتيجه جنگ معلوم نيست که به پيروزي منجر شود.
ترامپ اکنون دو چيز را به خوبي فهميده است نخست اينکه اطلاعاتي که از گروه "بي " مي گرفته همه غلط بوده و دوم اينکه قدرت ايرا ن مافوق آنچه تصور مي کرده است. و اين در حالي است که او اکنون در وضعيتي قرار دارد که بايد کارزار انتخاباتي براي دور دوم رياست جمهوري خود را آغاز نمايد.
در چنين شرايطي به نظر مي رسد براي ترامپ تنها يک راه باقي مانده است وآن راه چيزي جز جبران اشتباه نيست. ترامپ بايد به برجام بازگردد و گروهي را مواخذه نمايد که با دادن اطلاعات غلط او را در چنين تله اي انداختند. و شايد اينکه او دوباره بدون هيچ مقدمه اي به موضوع حملات تروريستي 11 سپتامبر پرداخت و گفت که مي داند اين حملات کار چه کساني بوده، عراق نقشي در اين حملات نداشته است، افراد ديگري اين حمله را انجام داده اند کارزار فشار حداکثري خود را به سوي عربستان بچرخاند. چرا که پيش از اين اوبارها گفته بود که عربستان عامل اين حملات بوده است و هم اينکه در چنين کارزاي ترامپ بهتر نتيجه خواهد گرفت و قادر خواهد بود با دريافت صدها ميليارد دلار ديگر از سعودي ها وضعيت خود را در داخل بهبود بخشد.