چرایی دورجدید تنش های منطقه ای و انگیزه آتش بیاران معرکه
هدف اصلي امريکا و انگليس از تنش آفريني در خليج فارس اهدافي چون خالي کردن جيب کشورهاي عربي براي جبران هزينه هاي ناشي از جنگ تجاري و برگزيت و تسلط بر گلوگاه انرژي رقبايي چون چين است.
ماجرا از آنجا آغاز شد که دونالد ترامپ با تحریک و تشویق بنیامین نتانیاهو و دیگر اعضای موسوم به گروه"بی" شامل جان بولتون، بن سلمان و بن زاید به طور یکجانبه از برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به برجام خارج شد و با ازسرگیری تحریم ها عليه ايران و تشدید گام به گام آن کوشید این توافقنامه را از یک توافق برد- برد برای دو طرف به یک توافق برد برای خود و باخت برای طرف ایرانی تقلیل دهد.
در حالیکه انتظار می رفت دیگر طرف های برجام برای جبران نقض تعهدات امریکا وارد عمل شوند اما در عمل با اتخاذ سیاست وقت کشی و این پاو آن پا کردن نه تنها کاری نکردند بلکه در مواردی همچون توقیف کشتی حامل نفت ایران در تنگه جبل الطارق از سوی انگلیس با دولت ترامپ همراه و همگام شدند و دیگر اعضای اروپایی برجام همچون فرانسه و آلمان نیز نه تنها برای آزادی این کشتی کاری نکردند اما درست برعکس متعصبانه از مواضع انگلیس در قبال توقیف نفتکش آن در تنگه هرمز از سوی نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران حمایت کردند و این در حالی است که انگلیس در حال خداحافظی از اتحادیه اروپاست و می خواهد نقش اسب تروا را در فروپاشی این اتحادیه از سوی راستگرایان حاکم بر دولت ترامپ بازی کند.
یک هدف اصلی امریکا و انگلیس و یا به عبارت دقیقتر راستگرایان حاکم بر دولت ترامپ و محافظه کاران برگزیتی در انگلیس خالی کردن جیب کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برای جبران هزینه هایی است که راستگرایان امریکایی از تحمیل جنگ تجاری بر رقبا بخصوص چین و محافظه کاران انگلیسی از خروج از اتحادیه اروپا با آن مواجه شده اند.
اگر تاکنون این کار از طریق فروش سلاح تامین می شد اما از این پس قرار است در چارچوب ورژن جدید پروژه ایران هراسی یعنی تشکیل ائتلاف به اصطلاح تامین امنیت دریایی در خلیج فارس و تنگه باب المندب دنبال شود.
هر چند برخلاف تبلیغات دولت ترامپ، وابستگی امریکا به انرژی خلیج فارس قطع نشده و این کشور علیرغم استخراخ غیرمتعارف نفت و گاز شیل هنوز به واردت انرژی از خارج وابسته اما وابستگی رقبا و حتی متحدان این کشور به مراتب بیشتر است وبر همین اساس تردیدی نیست که یکی از اهداف امریکا از تشکیل ائتلاف دریایی تسلط بر گلوگاه انرژی رقبای خود و در راس آن چین است.
بر این اساس به نظر می رسد راستگرایان حاکم بر امریکا و برگزیتی های حاکم بر انگلیس که هر دو تحت نفوذ و سیطره گروه آشوب طلب "بی" قرار دارند منافع خود را در استمرار نا امنی در منطقه می بینند و الا به راحتی می توانستند با عمل به تعهدات خود از بروز تنش های جاری جلوگیری کنند و یا حداقل آتش بیار معرکه نباشند.
---------------------------------------
احمد کاظم زاده