آیا عشق به تنهایی برای شروع یک زندگی کافی است؟
ازدواج از جمله ضروریات زندگی انسان است که هدفها و نیازهای متعددی را برطرف میکند.
به گزارش سرویس وبگردی سازمان صدا وسیما، عشق نیازی مبرم، حیاتی و همگانی است، که ظهور آن شکوفایی و خلاقیت میآفرینـد و کمبـود آن انـسان را به فساد و تباهی میکشاند، تمام افراد بشر با وجود تمام تفاوتهای نژادی، فرهنگی و مذهبی در بعـضی از نیازهـا بـا یکدیگر اشتراک دارند که از آن جمله نیاز به عشق، مهربانی و دوستی است.
ژیلا فرخی روانشناس و مشار خانواده در یادداشتی نوشت:ازدواج از جمله ضروریات زندگی انسان است که هدفها و نیازهای متعددی را برطرف میکند. از شروع ازدواج و تشکیل رابطة زناشویی، رضایت زناشویی تبدیل به متغیری مهم در رابطه با کیفیت ازدواج میشود.
رضایت زناشویی، احساس عینی از خشنودی و لذت تجربه شده زن و مرد با توجه به تمام جنبههای رابطه زناشویی است. یکی از رایجترین نظریههای رضایت زناشویی این است که افراد همواره به دنبال فردی هستند که شباهت بیشتری از نظر شخصیت، علایق و تمایلات رفتاری با آنها داشته باشد.
در این انتخاب، رضایت زناشویی بطور قابل توجهی افزایش مییابد. زیرا هنگامی که زوجین اشتراکات و شباهتهای کمی با یکدیگر دارند، امکان تعارض و درگیری زناشویی نیز افزایش مییابد. این درحالی است که عدم رضایت زناشویی با بروز مشکلات روانی از جمله افسردگی، تنیدگی بعد از سانحه و افسرده خویی مرتبط است.
هیچ چیز به اندازه عشق انگیزه جـست و جویی چنان پایا نشده است. جست و جویی چنان که از گهواره تا گور ادامه مییابد. عشق با آنکه محرک قدرتمندی برای زوج هاست تا یار و یاور هم باشـند، خوشـبخت شوند و تشکیل خانواده دهند، برای ادامه و حفظ زندگی زناشویی کافی نیـست و نقـشی در ایجاد خصوصیات شخصی و مهارتهایی که لازمة زندگی زناشویی است، نـدارد. زن و شوهر به مودت، همکاری، حسن تفاهم و باورهـای همگون نیاز دارند. آنها بایـد انعطـاف پذیر و بخشنده باشند، خطاهای یکدیگر را تحمل کنند و به خصوصیات هـم بهـا دهنـد.تنهـا در صورت تقویت آنهاست که ازدواج به بلـوغ و شکوفایی منجر میشود.
عشق سازهای اجتماعی که بین افراد به دلیل هنجارها و ارزشهای فرهنگی مختلف و همچنین تجارب دوران کودکی متغیر است و بر معنایی که افراد به عشق شاعرانه نسبت میدهند، تأثیر بسزایی میگذارد. عشق یک احساس شدید عاطفی است که معمولا نسبت به جنس مخالف صورت میگیرد و به صورت پنهان و آشکار ابراز میشود.
این احساس به مرور زمان با کمک تصویرسازی ذهنی شدت بیشتری مییابد، به گونهای که کارکرد روانی فرد دست خوش ناهماهنگی میشود و عملکرد روزانه را مختل میکند.
ازدواج و حتی با هم زندگی کردن با سایر مناسبات زندگی متفاوت است. وقتـی زوجی با هم زندگی میکنند و متعهد به حفظ زندگی مشترک هـستند، توقعـاتی از هم پیدا میکنند. هر کدام از آنها انتظار دارند از عشق بی قید و شـرط، صـمیمیت و وفاداری و حمایت دیگری برخوردار باشند. زن و شوهر به طور صـریح، غیرمـستقیم، کلامی و غیرکلامی خود را به رعایت این نیازهای عمیق، متعهد کرده اند. هـر اقـدام زن یـا شـوهر مفـاهیمی مـشتق از ایـن امیـال و انتظـارات دارد. بـه خـاطر شـدت احساسات و توقعات و تحت تأثیر وابستگی عمیـق و سـمبلیک احتمـال برداشـت و تفسیر نادرست رفتارهای آنها از هم زیاد است.
وقتـی در اثر سوء تفاهم اختلافی بروز میکند، زن و شوهر به جای توجه به مسئله یکدیگر را سرزنش میکنند. وقتی مشکلات نمایان می شـوند و خصومت و سوء تفاهم بـالا می گیرد زن و شـوهر عشق و جنبههای مثبت و قوت یکدیگر را فراموش میکنند و به تدریج کار به جایی مـی رسـد که اصل زندگی مشترک زیر سؤال میرود.
ژیلا فرخی در ادامه گفت: عشق نیـازی مبـرم، حیـاتی و همگـانی اسـت کـه تبلـور آن شـکوفایی و خلاقیـت میآفریند و کمبود آن انسان را به فساد و تباهی میکشاند. با عـشق و در عـشق زنـدگی کنید تا مفهوم واقعی حیات را درک کنید و از آن لذت ببرید. تمام افـراد بـشر بـا وجـود تمام تفاوتهای نژادی، فرهنگی و مذهبی در بعضی از نیازهـای یکـدیگر وجـه اشـتراک دارند که از آن جمله نیاز به عشق، مهربانی و دوستی است.
همانطور که میدانیم ازدواج اتصال دو دریا از قدرت حیات، نشاط و امتـزاج دو روح در افق صمیمیت و همـاهنگی بـرای پیمـودن راه پرخطـر زنـدگی و شـرکت نمـودن در سرنوشت و مقررات زندگی برای ترقی و تعالی خود و فرزندان و افراد خانواده است. این مقاله آگاهی لازم در زمینة تصمیم گیری صحیح برای ازدواج را به جوانـان مـی دهـد و فرق بین عشق دروغین و کاذب را با دوست داشتن واقعـیِ همـراه بـا بـصیرت مـشخص میسازد.
دوست داشتن یا عشق کاذب
دوست داشتن در روشنایی ریشه میبندد و در زیر نور سبز میشود و رشد میکنـد. از این روست که همواره پس از آشـنایی پدیـد مـی آیـد و در حقیقـت در آغـاز، دو روح خطوط آشنایی را در سیما و نگـاه یکـدیگر مـی خواننـد و پـس از آشناشـدن خودمـانی میشوند. دو روح نه، دو نفر که ممکن اسـت بـا هـم در عـین رودربایـستی هـا احـساس خودمانی بودن میکنند و این حالت به قـدری ظریـف و فـرار اسـت کـه بـه سـادگی از زیردست احساس و فهم میگریزد.
عشق زیباییهای دلخواه را در معشوق میآفریند و دوست داشتن زیبـایی دلخـواه را در دوست میبیند. عشق بینایی را میگیرد و دوست داشتن به بینایی روشنی میبخشد. دلبستگی عاشق و معشوق اندک اندک حالت معجزه آساییِ نخستین را از دست میدهد و سرانجام اختلاف ها، سرخوردگیها و علامتهای دوجانبه، ته ماندة هیجانهای نخـستین را میکشد. حال اینکه هیچکدام از ایـن پایـان خبـر نـدارد. در حقیقـت ایـن شـیفتگی احمقانه و این دیوانة یکدیگر بودن را دلیلی بر شدت علاقه شان میپندارند، در صورتی که این فقط درجة تنهایی گذشته شان را نشان میدهد. باید به جوانان توصیه شود که عـشق کـاذب زیبـا مـی نمایـد، ولـی ویرانگـر اسـت و میتواند بنای استقرار خانهای را در هم شکند. دوست داشتن نوع یکسان کردن عواطـف و احساسات و عقاید و افکار دو روح برای ساختن زندگی نوین است.
شاید این موضوع کمی عجیب باشد که زمانهای گذشته، اینگونه گفته اند که عشق میتواند شما را کور کند، اما آیا تا به حال به مفهوم این موضوع فکر کرده اید؟
این سخن کاملا حقیقت دارد، زمانی که افراد به شدت عاشق باشند، نمیتوانند از قسمت منطقی مغز خود به درستی استفاده کنند. آنها همه چیز را از نگاه عشق میبینند، در حالی که عشق زیاد میتوانند چشمان افراد را به روی حقیقتها ببندد. ممکن است به دلیل عشق زیاد هیچ یک از تفاوتها و تناقضهای فرد مقابل را نبییند. همچنین در بسیاری از موارد نیز افراد به دلیل عشق فراوان از حق و حقوق خود میگذرند.
نشانههای عشق کاذب
- نظر دیگران برای شما اهمیتی ندارد، زیرا تنها فردی که عاشق او هستید را میبینید.
- عدم تحمل دوری از فردی که عاشق او هستید.
- افزایش دردسرها و دغدغههای زندگی به خاطر فردی که عاشق او هستید.
- تمام زندگی خود را وقف او کرده اید.
- عشق باعث شده تصور کنید او بهترین و کاملترین است در حالی که هیچ انسان ایده آلی در دنیا وجود ندارد.
سخن آخر
هیچ تضمینی در قبال موفقیت ازدواجهایی که با عشق صورت گرفته، نیست، چرا که زندگی مشترک تنها در عشق و عاشقی محدود نمیگردد. همه افراد به خصوص جوانانی که همیشه به دنبال یک زندگی فوق العاده احساسی و عاشقانه هستند باید آگاه باشند، عشق تنها یک جنبه کوچک از زندگی است.
زمانی که زندگی مشترک افراد شروع میشود مشکلات و چالشهای فراوانی برسرراه آنها قرار میگیرد. این چالشها و مشکلات تنها با عشق حل نمیشوند. از طرفی هم مسائل بسیار بزرگتر و مهم تری از عشق در زندگی وجود دارد. اگر تصور شما از زندگی این است که عشق میتواند مشکل بی پولی یا اعتیاد شما را حل کند؛ کاملا در اشتباهید! حتی بعضی مواقع زندگی، شما را در موقعیتهایی قرار میدهد که عشق از یادتان میرود! شاید در ابتدا تمام این نکات، عجیب و غیرقابل باور به نظر برسند، اما اگر تنها چند روز با افرادی که این مشکلات را پشت سر گذاشته اند صحبت کنید به واقعیت آنها پی میبرید.
مشاوره قبل از ازدواج و مشورت با یک روانشناس ماهر به شما کمک میکند از ازدواجهای پر از احساس و بی منطق جلوگیری کنید. روانشناسان و و متخصصین ما در مجموعه راز تحول خانواده در خدمت افرادی هستند که به کمک نیاز دارند. به طور قطع بعد از مشورت با کارشناسان این مجموعه بهتر میتوانید مشکلات خود را در این زمینه حل کنید.
منبع: میگنا